پاییز ساله گذشته، در کلاس زبان، کتابی به اسم "شرق غرب را میخورد" را باید میخواندم و با توجه به تجربههای خودم و کتاب، به یک سری سوال جواب میدادم. کتاب شرق غرب را میخورد، شامل تعداد زیادی مقاله بود در مورد مهاجرت، و تنوع نژاد در آمریکا. متن سوال به این شرح است،
In a well-developed essay, introduce yourself to your instructor and describe your cultural background. Do you identify with more than one culture? How much have your family and cultural background influenced your decisions in life? Describe a choice you’ve made that wasn’t based on family and/or cultural factors. Have you been happy with this choice you’ve made independently? Please explain and provide examples.
East Eats West is a collection of articles about the cross roads and bridges we encounter when we embrace more than one culture, language, and/or identity. Lam describes different dualities: the individual versus the communal, traditional ways versus new ways, what parents want for their children versus what children want for themselves, and other conflicts. Discuss your own experiences and observations on the conflicts between cultures, family values, and/or life choices, and how these relate to Lam’s articles.
شرق غرب را میخورد، مجمم مقالاتی است که در خصوص تقاطع و پلهایی است که که هنگامی با آنها روبرو میشویم که بیش از یک فرهنگ، زبان و هویت را دربر میگیریم.نویسنده دوگانگی های متفاوتی را شرح میدهد: فرد گراییدر برابر اجتماعات روشهای سنتی دربرابر روشهای جدید، آنچه که والدین برای فرزندان خود میخواهند در برابر آنچه که فرزندانشان برای خود میخواهند و دیگر تقابل ها.
از همهٔ شما دعوت میکنم که این سوالها را بخونید، و برای خودتون جواب بدید. مطمئنا تجربههای هر کدام از ما، چه تو ایران زندگی کنیم و چه نکنیم، متفاوت است.