ارتباط با گفتار دوست داشتنی
در این تابستان، یکی از دوستانام با من تماس گرفت، و از من در خواست کرد که به همراه یکی شخص دیگر، یه کلاس در یک همایش یک روزه در مورد ارتباط با گفتار توام با عشق برگزار کنم. در اون لحظه، در رو در واسی قرار گرفتم و قبول کردم. من و همکارم، در ابتدا نمیدونستیم که چه جوری و چه نحوی، این کلاس را بر گزار کنیم. مسئول هماهنگی کلاس ها، ایمیل یک سری از افراد با سواد در این زمینه را به ما داد، تا از آنها راه نمایی بگیریم. من و همکارم، با اون اشخاص تماس گرفتیم، و با آنها کنفرانس تلفنی داشتم. بعد از گرفتن ایده ها، طرح کلی از برنامه کلاس داشتیم. هر کدام از ما، یک سری مقاله راجع به ارتباط با گفتار دوستان خواندیم، و نکات اصلی در اون را جمع آوری کردیم. بعد از اون یک سری سناریو از اختلافات رایج بین والدین و فرزندان بالغ، همکاران، زوج ها، و دوستان ساختیم. رابطه با گفتار توام با عشق، در شرایط دشوار، مثل اختلاف، و دعوا سخت است، و هدف از اون کلاس، ارائه روشهایی برای رسیدن به اون حالت بود.
بالاخره، روز همایش رسید. من در ابتدای کلاس، یک مقدمه کوتاه در مورد موضوع، و اهمیت آن در حفظ روابط عمیق عاطفی صحبت کردم. بعد از اون افراد را به گروههای مختلف تقسیم کردیم، و به هر گروه یک سناریو دادیم. از بعضی از گروهها خواستیم که اون سناریو را نمایش دهند. بعد از اون، از هر گروه خواستیم که راههایی برای حل کردن اختلاف بیان کنند. بعد از این که گروه ها، نظرات خود را دادند، ما نکات مهم در مورد، بهبود اون شرایط خاص را بیان کردیم.
یکی از سناریوهای ما این بود، که دوستی که از لحاظه عقیدتی و رفتاری با شما فرق دارد، به سمت شما میآید، و مشکلاتش را در میان میگذارد. بعد از آن شما، به وسط حرف او میپرید، و به او راهکار نشان میدهید و یا او را نصیحت میکنید. آیا این رفتار درست است؟
. بهترین روش، دربارهٔ این موقعیت این است که صحبتهای طرف مقابل را بشنوید. گاهی اوقات شنیده شدن، تنها چیزی است که طرف مقابل به آن نیاز دارد، و بعد از آن، احساس راحتی و آرامش خواهد کرد. بعد اگر راهکاری برای طرف مقابل دارید از او بپرسید،" آیا مایل هستی که تجربه من را در مورد این موقعیت بشنوی؟" تنها اگر طرف مقابل مایل بود، به او راهکار دهید.
ارتباط با گفتار توام با عشق، در زمانهایی که اختلاف عقیده وجود دارد، برای من بسیار سخت است. بعد از این همایش، یک سری کتاب در مورد این زمینه خواند ام. یکی از کتابهایی که هنوز تمام نکرده ام، "چگونه با هر کس، در مر هر چیزی صحبت کنیم" است. به امید روزی، که چنین قوتی را داشته باشیم.
"من یاد گرفته ام، که مردم شاید فراموش کنند، آن چه گفتید، و آن چه کردید، اما هرگز احساسی را که به آنها القا کردید را فراموش نخواند کرد."
دکتر مایا انگلو